مثل حر گریه کرد و طیب شد تا به باران رسید بسم الله
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاعرسانی سازمان بسیج اصناف کشور از استان گلستان، این غزل زیبا را در ادامه میخوانید:
از دل کوچههای تنگ گذشت به خیابان رسید بسم الله
از کنار درختها رد شد تا به میدان رسید بسم الله
مرد میدان باطل دیروز مرد میدان عاشقی شده بود
عشق را ذره ذره باور کرد تا به ایمان رسید بسم الله
کسی از دورها صدایش کرد با غمی تازه آشنایش کرد
سینهاش سوخت و دلش لرزید گفت مهمان رسید بسم الله
بعد از این باید از مسیر شب به دل صبح جاودان میزد
در پی آفتاب فردا بود که به زندان رسید بسم الله
با اماننامههای درباری مرد میدان عقب نخواهد رفت
مثل حر گریه کرد و طیب شد تا به باران رسید بسم الله
در سیاهی مطلق سلول انتظار سپیدهدم را داشت
تا که یک روز این ندا پیچید: ماه آبان رسید بسم الله
ناگهان صبح روز یازدهم، ناگهان پادگان حشمتیه
بغض میدان تیر و مردی که به شهیدان رسید بسم الله
بنا بر این گزارش، شهید طیب حاجمحمدرضا (معروف به طیب حاجرضایی) یکی از جوانمردان و لوطیمنشهای قبل از انقلاب بود که در عین برپاداری مجلس عزای باشکوه برای امام حسین (ع) با دربار پهلوی نیز رابطه خوبی داشت. وی در 15 خرداد سال 42 در مسیر نهضت خمینی کبیر (ره) قرار گرفت و در مراسم عزاداری اباعبدالله (ع) دستور نصب عکسهای حضرت امام (ره) را بر روی علمها و علامتها داد. رژیم پهلوی تاب آزادگی این بزرگمرد انقلابی را نیاورد و وی را پس از محاکمه به همراه همرزمان بازاریاش تیرباران کرد.
شهید طیب حاجرضایی که ندیده عاشق خمینی کبیر شده و به مسیر دفاع از حق آمده بود به حر انقلاب مشهور شد.
وی از بزرگترین بازاریهای میدان میوه و ترهبار تهران بود.
انتهای پیام/
افزودن دیدگاه جدید