پوز صدام را میزنیم و بر میگردیم
عباس دست طلا/2
میزند زیر گریه. دلداریش میدهم. بالاخره آرام میشود و اشکهایش را پاک میکند. یکی- دو قطرهای که مانده، خودم با پشت دست میگیرم. لبخند که میزند انگار تمام دنیا مال من شده باشد.
سازمان بسیج اصناف کشور- هفته دفاع مقدس، تازه اول سال حماسی است و باید از اینجا شروع کنیم به شریک کردن دیگران در گنج جنگ 8 ساله. کتاب عباس دستطلا بهانه خوبی است برای این کار. این کتاب، داستان زندگی حاج عباسعلی باقری، تعمیرکار جبهههاست که بر اساس خاطرات خود او در قالب داستانی نگاشته شده است. زاویه دید این داستان، اول شخص است؛ یعنی راوی آن، خود عباس دستطلاست. در این سلسله داستانها بر آنیم تا خاطرات این کتاب را با اندکی تصرف و تلخیص تقدیمتان کنیم.
مهمان بُرش دیگری از خاطرات عباس دستطلا باشید:
دسته بندی