شناسه : 3204
امروز پنجشنبه 1395/10/30 - 01:15
نویسنده : mozafari

حضرت آیت الله سید احمد خوانساری+ فیلم

سید احمد خوانساری(۱۳۰۹-۱۴۰۵ق) از مراجع تقلید شیعه در قرن ۱۴ ق. او از شاگردان آخوند خراسانی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، میرزای نائینی و آقا ضیاء عراقی بود. او از معدود مراجعی است که در دوران مرجعیت خود در حوزه‌های علمیه معروف نبود و قبل از مرجعیت ساکن تهران شده بود. مرجعیت او بعد از درگذشت آیت الله بروجردی آغاز شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج اصناف و بازاریان کشور حضرت آیت الله سید احمد خوانساری به پارسایی و ساده‌زیستی معروف بود. سیره سیاسی وی، دارای فراز و نشیبی بود که به تدریج از مخالفت آشکار با سیاست‌های رژیم شاه و اعلام صریح مواضع خود به نوعی احتیاط و میانه‌روی سوق یافت. نسب و ولادت، خاندان خوانساری نسب خوانساری با سی واسطه به امام کاظم(ع) می‌رسد. پدرش میرزایوسف و جدش میرزا بابا، عالم دین بودند.سید احمد در محرم ۱۳۰۹ در خوانسار به دنیا آمد. در سه سالگی پدرش را از دست داد و برادرش سید محمد حسن - که وی نیز عالم دین بود - سر پرستی او را بر عهده گرفت. تحصیلات خوانساری مقدمات علوم دین و دروس میانی را در خوانسار، نزد برادرش و سید علی اکبر بیدهندی (همسر خواهرش) فرا گرفت. در ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل به اصفهان و سپس به نجف، دزفول، سلطان آباد (اراک) و قم رفت و در دروس خارج فقه و اصول و همچنین علم رجال، حکمت و دیگر دروس حوزوی بزرگان آن عصر، شرکت کرد؛ از جمله: محمد صادق مدرس اصفهانی عبدالکریم گزی محمدعلی تویسرکانی آخوند خراسانی سید محمدکاظم طباطبایی یزدی ملأ فتح الله شریعت اصفهانی میرزا محمد حسین نائینی آقا ضیاء عراقی ابوتراب خوانساری محمدرضا مسجد شاهی محمدرضا معزی دزفولی شیخ عبدالکریم حائری یزدی میرزا علی اکبر حکمی میرزا محمدحسن ریاضی خوانساری در دوره مرجعیت آیت الله حاج آقا حسین بروجردی از معتمدان او و نیز از مدرسان طراز اول حوزه علمیه قم شمرده می‌شد. وی تا ۱۳۷۰ق در قم به تدریس کلام، فلسفه، فقه و اصول پرداخت. حضور در تهران در ۱۳۶۹ که سید یحیی سجادی امام جماعت مسجد سیدعزیزالله واقع در بازار تهران در گذشت، تاجران و بازاریان از آیت الله بروجردی خواستند که شخص باکفایتی را به عنوان امام جماعت مسجد معرفی کند. بدین ترتیب در ۱۳۷۰ق خوانساری به توصیه بروجردی و به اصرار فراوان مردم به تهران رفت.او از همین سال تا پایان عمر در این مسجد به اقامه نماز، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت. او در مدت اقامت در تهران، این مسجد را به محلی برای اقدامات سیاسی و اجتماعی تبدیل نمود. اولین اقدام مهم سیاسی ایشان، صدور اعلامیه مشترکی همراه با سید محمد بهبهانی بر علیه لایحه انجمن‌های ایالتی-ولایتی بود. پس از آن، به دنبال عدم توجه حکومت پهلوی به اعتراض علما نسبت به این لایحه، چند نفر از علمای تهران، تصمیم گرفتند در این مسجد تحصن کنند و مردم را نیز به این تحصن و تجمع اعتراضی دعوت کردند. شاگردان افراد بسیاری در درس مرحوم خوانساری شرکت کردنداز جمله: سید رضا صدر محمد تقی ستوده محمدباقر موحد ابطحی محمدعلی موحد ابطحی احمد روضاتی جلال طاهر شمس سید عزالدین زنجانی محمدباقر سلطانی سید موسی صدر علی اکبر فیروزکوهی مرتضی حائری یزدی مهدی حائری یزدی حسینعلی منتظری مرتضی مطهری علی پناه اشتهاردی ... از دانش آموختگان درس او در تهران می‌توان به این افراد اشاره کرد: فرزندش سید جعفر خوانساری، احمد مجتهد تهرانی، محمدتقی شریعتمداری، محمود انصاری، و علی غفاری خوانساری. از مراجع تقلید خوانساری تا زمان درگذشت بروجردی در ۱۳۴۰ش/۱۳۸۰ق به تدریس و اداره امور دینی مردم تهران می‌پرداخت و پس از درگذشت ایشان، هر چند برخی از علمای طراز اول از وی خواستند به نجف یا قم برود و مرجعیت عامه شیعیان را بپذیرد، وی تهران را ترک نکرد. اما مرجعیت را پذیرفت و برخی از شیعیان پاکستان، عراق و ایران وی را به عنوان مرجع تقلید خویش برگزیدند. نظریات خاص آیت الله خوانساری از معدود علمایی است که در شطرنج نظری متفاوت دارد، چنانچه قائل است اگر شطرنج از آلت قمار بیرون رفته باشد، بازی با آن حلال است. وی در باب ولایت فقیه نیز قائل است که هیچ مرحله از ولایت برای فقیه نمی باشد و حتی حق تصرف در خمس را ندارد تا چه رسد به اجرای حدود و قصاص و قضاوت و دیگر امور اجتماعی. سیره سیاسی خوانساری از ابتدا در شمار مخالفان تند و صریح حکومت و به ویژه شخص محمدرضا شاه نبود.او که از ناکامی علمای نجف در جریان مشروطه خاطرات ناخوشایندی داشت منش مداراگرایانه حائری یزدی و بروجردی با حکومت را باور داشت، هرچند به نزدیکی با حکومت روی خوش نشان نمی‌داد. مناسبات خوانساری با حکومت پهلوی با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بود و گاه این مناسبات به تیرگی می‌گرایید. چنان که در قضایایی مانند قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و جشن‌های دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی در ۱۳۵۰ش، موضع وی با صدور اعلامیه و اظهار مخالفت صریح به جبهه مخالفان جدی رژیم نزدیک شد. او همچنین در مقاطع مختلف تذکراتی به حکومت وقت می‌داد و خواست‌هایی را مطرح می‌کرد مانند برحذر داشتن رژیم از بی‌حرمتی به عالمان دینی در رادیو، جلوگیری از پخش بعضی برنامه‌های نامناسب از تلویزیون، ساماندهی معافیت طلاب علوم دینی از خدمت سربازی، پیگیری برای آزادی علما و زندانیان دیگر و رفع ممنوعیت از سخنرانی وعاظ ممنوع المنبر. برخی گفته‌اند که علت اینکه آیت الله خوانساری در مباحث سیاسی ورود نیافت، ماجرای اهانت وی در بازار تهران در مسئله اصلاحات ارضی بود. فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی خوانساری علاوه بر رسیدگی به حوزه‌های علمیه قم، تهران، نجف و دیگر شهرها به احداث و تعمیر بسیاری از مساجد و بناهای عمومی کمک می‌کرد. هنگام وقوع زلزله خراسان در ۱۳۴۷ ش کمک‌هایی به زلزله‌زدگان اختصاص داد و در ماجرای اخراج ایرانیان از عراق در ۱۳۴۸ش، به همت او مجلسی بزرگ در اعتراض به این رفتار حاکمان عراق تشکیل گردید. وفات پیام تسلیت امام خمینی به مناسبت رحلت سید احمد خوانساری: بسم اللّه الرحمن الرحیم انا للّه وانا الیه راجعون خبر رحلت مرحوم مغفور آیة الله خوانساری رحمه اللّه علیه موجب تأسف و تأثر گردید این عالم جلیل بزرگوار و مرجع معظم که پیوسته در حوزه‌های علمیه و مجامع متدینه مقام رفیع و بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس، و تربیت و علم و عمل به پایان رساند، حق بزرگی بر حوزه‌ها دارد، چه که با رفتار و اعمال خود و تقوا و سیره خویش، پیوسته در نفوس مستعده، مؤثر و موجب تربیت بود. از خداوند تعالی برای ایشان رحمت و مغفرت و برای علمای اعلام وحوزه های علمیه صبر و اجر خواستارم والسلام علی عباد اللّه الصالحین. روح اللّه الموسوی الخمینی صحیفه امام، ج۱۹، ص ۱۲۸ خوانساری در ۱۳۶۳ ش (۱۴۰۵) در تهران درگذشت به مناسبت وفات او امام خمینی پیام تسلیتی صادر کردو بازار تهران و حوزه‌های علمیه تعطیل و از سوی دولت یک هفته عزای عمومی اعلام شد. پیکر وی را پس از تشییع در تهران به قم منتقل و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه به خاک سپردند. فرزندان خوانساری دارای چهار فرزند ذکور به نام‌های جعفر، مهدی، علی و فضل الله بود که دو نفر اخیر در زمان حیات او از دنیا رفتند. خصوصیات بسیاری از عالمان معاصر احتیاط بسیار و ورع خوانساری را ستوده و وی را در تهذیب نفس و فضائل اخلاقی چون ادب، تواضع و ساده زیستی دارای مرتبه ای بلند دانسته‌اند.جایگاه علمی رفیع او نیز برای همگان مشهود بود چنان که بسیاری از بزرگان حوزه قم، نجف و کربلا پس از درگذشت آیت الله بروجردی وی را اعلم و دارای دقت نظر در مسائل فقهی می‌دانستند.ویژگی مهم فقه خوانساری استقلال در رأی است که در بسیاری موارد به مخالفت او با دیدگاه مشهور انجامیده است. درباره یکی از کرامات آیت‌الله سیداحمد خوانساری نقل شده است: وی بیماری زخم معده داشت که احتیاج به عمل جراحی داشت، از طرفی وی سالخورده و از لحاظ جسمی ناتوان بود و تحمل جراحی بدون بیهوشی نیز ممکن نبود، پیش از آنکه عمل جراحی آغاز شود، وی اجازه بی‌هوش کردن را به پزشک نداد -چون به نظر ایشان در وضعیت بی‌هوشی، تقلید مقلدینشان دچار اشکال می‌شد- از این رو به پزشکان معالج گفت: هر گاه من مشغول قرائت سوره مبارکه انعام شدم، شما مشغول عمل شوید، من توجه‌ام به قرآن است و در این صورت هیچ مشکلی پیش نمی‌آید -وی آن چنان به قرآن توجه پیدا می‌کرد که احساس درد نمی‌کردند- همان طور هم شد و با تمام شدن عمل جراحی، قرائت سوره مبارکه انعام نیز به پایان رسید! آثار جامع المدارک: مهمترین اثر فقهی خوانساری که در هفت مجلد با تعلیقه علی اکبر غفاری به چاپ رسیده است، اثری جامع در فقه استدلالی و شرحی بر المختصر النافع محقق حلی است این کتاب بیانگر احاطه علمی خوانساری بر فقه و مبانی آن است. تألیف جامع‌المدارک بیش از سی سال طول کشیده و مبحث قصاص آن در ۱۴۰۱ پایان یافته است کتاب العتق (احکام آزادسازی بردگان) در این کتاب مطرح نشده است. او در این کتاب در بسیاری از مسائل به نقد نظر مشهور پرداخته و در ادله آن مناقشه کرده است. از ویژگی‌های دیگر این اثر استحکام در تعابیر، نوآوری در تقریر مطالب و اختصار مباحث است. دیدگاه‌ها غالباً بدون ذکر قائل آن‌ها مطرح شده و مهم‌ترین ادله مورد استناد آیات و احادیث است. دیگر آثار و تالیفات وی عبارتند از: العقائد الحقة(یک دوره اصول عقاید استدلالی) حاشیه بر العروة الوثقی مناسک حج احکام عبادات کتاب الطهارة کتاب الصلاة جامع المدارک فی شرح المختصر النافع رساله علمیه فارسی و عربی

دیدگاه

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

CAPTCHA
لطفا به این سوال برای جلوگیری از ارسال اسپم پاسخ دهید.