شناسه : 2886
امروز شنبه 1395/09/13 - 14:48
نویسنده : mozafari
علل و ریشه‌های افزایش نرخ ارز

گرانی دلار ترفند دولت برای جبران کسری بودجه یا شوک اجلاس اوپک؟

گاهی دولت با هدف تأمین مالی بودجه خود نرخ ارز را تعیین می کند، غافل از اینکه هرچند تعیین نرخ ارز بالاتر به معنای در اختیار گرفتن معادل ریالی بالاتر و درآمد بیشتر به وسیله دولت است؛ اما نرخ ارز بالاتر منجر به افزایش تورم در جامعه و افزایش هزینه های دولت شده و دوباره منجر به کسری بودجه می شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج اصناف و بازاریان به نقل از فردا، تأثیر ارز بر وضعیت اقتصادی کشورها در قالب تغییر نرخ ارز و بی ثباتی در بازار ارز، خود را بروز می دهد. نرخ ارز را می توان یکی از اصلی ترین، تأثیرگذارترین و چالش برانگیزترین متغیرهای اقتصادی دانست که در یک بیان ساده عبارت خواهد بود از قیمتی که در آن می توان پول ملی را با پول کشورهای دیگر مبادله نمود.

   از یک سو به دلیل اثرپذیری همه متغیرهای حقیقی اقتصاد (تولید، سرمایه گذاری، اشتغال و ...) از پول و با توجه به تعیین قیمت این پول در بازارهای بین المللی در مقایسه با پول سایر کشورها از سویی دیگر توقع اثرپذیری متغیرهای اقتصاد داخلی را از این تغییر به یک انتظار معقول تبدیل نموده است. لذا از این جهت، همواره نرخ ارز از مهمترین فاکتورهای دخیل در تصمیم گیری مسئولان اقتصادی بوده است. اهمیت فزاینده بررسی جوانب مربوط به نرخ ارز نیز از آنجایی روشن می شود که تأثیر مستقیم تغییرات آن بر معیشت مردم در جامعه قابل رؤیت می باشد.   موضوع افزایش یا کاهش نرخ ارز که گاهی ذهن فعالان اقتصادی را به خود مشغول می کند، تأکید مجددی است بر اینکه همچنان کشور از فقدان یک نظام ارزی مشخص و با رفتارهای قابل پیش بینی و قابل اعتماد رنج می برد که هرگونه تغییر ناگهانی نرخ ارز، موجب کاهش شدید اعتماد، از بین رفتن امنیت اقتصادی و سوء استفاده سفته بازان ارزی می شود که شرایط یادشده هیچ نقطه اشتراکی با اقتصاد مقاومتی ندارد.    با توجه به اهمیت موضوع نرخ ارز در اقتصاد ایران و اثر این مهم بر معیشت مردم، این موضوع همواره یکی از موضوعات پرطرفدار برای تحلیل های روزمره اقشار مختلف جامعه در زمینه اقتصاد ایران است که اخبار منتشر شده مبنی بر افزایش قیمت دلار در چند روز گذشته، تنور این قبیل مباحث را گرم تر از قبل نموده است. لذا با توجه به ضرورت ترسیم شده، در ادامه یادداشت به بررسی جنبه های مختلف موضوع می پردازیم.   علل و ریشه های افزایش نرخ ارز   معمولاً نوسانات نرخ ارز بنا بر دلایل ساختاری چون افزایش درآمدهای دولت، دستوری بودن و چند نرخی بودن ارز، تحریم اقتصادی، حجم بالای نقدینگی، رکود بخش تولید و انتقال عوامل تولید به بخش سفته بازی، ایجاد نوسان در بازار توسط افرادی که دارای رانت اطلاعاتی می باشند؛ دلایل جاری و کوتاه مدتی چون ضعف بازارهای جانشین مانند بخش تولید، مسکن و بازار بورس در جذب نقدینگی و کاهش عرضه در بازار و دلایل روانی چون روحیه و احساس عدم امنیت، خود را بروز می دهد. در یک تقسیم بندی دیگر، افزایش نرخ ارز در بلند مدت به دلایلی چون کاهش بهره وری، افزایش تقاضای واردات، کاهش تقاضای صادرات، کاهش موانع تجاری و افزایش قیمت های نسبی داخلی نسبت به قیمت های خارجی صورت می پذیرد.    همچنین ممکن است در برخی شرایطی که تعیین نرخ ارز کاملاً در اختیار دولت بوده و این نرخ به صورت دستوری تعیین می شود، دولت ها در اواخر دوره کاری خود و به منظور تأمین مالی بودجه خود نرخ ارز را تعیین می کنند. علاوه بر آن، بخش عمده ای از دارایی و بدهی های بانک مرکزی از نوع ارزی بوده که می تواند به راحتی با تغییر نرخ ارز بر ارزش ریالی دارایی ها و بدهی های خود تأثیر بگذارد؛ لذا یکی دیگر از عواملی که سبب ایجاد انگیزه در دولتمردان می شود تا نرخ دلار را بالا ببرند، انعکاس این تغییر در دارایی های بانک مرکزی می باشد که در قالب افزایش دارایی های بانک مرکزی تجلی می یابد.   اثرات افزایش نرخ ارز   1- افزایش صادرات   با افزایش نرخ ارز کالاهای داخلی برای مصرف کنندگان خارجی ارزان تر و از این رو سبب افزایش قدرت رقابت و میزان صادرات می شود. در نتیجه افزایش نرخ ارز با افزایش صادرات همراه است. این مسئله موجب شده است که برخی کشورها برای افزایش صادرات به کاهش ارزش پول داخلی یا همان افزایش نرخ ارز اقدام کنند. با وجود اینکه کاهش ارزش پول، سطح رفاه افراد جامعه را کاهش می دهد؛ ولی این کشورها کاهش سطح رفاه را با هدف افزایش صادرات، تولید، اشتغال و افزایش رفاه در آینده می پذیرند.   2- کاهش واردات   در تئوری های اقتصاد رابطه نرخ ارز با واردات رابطه معکوس داشته به طوری که با افزایش نرخ ارز، قیمت کالاهای وارداتی بالا می رود و در نتیجه تقاضای واردات کاهش می یابد. مطالعات تجربی نیز حاکی از آن است که تأثیر نرخ ارز بر واردات منفی است و حتی برخی از مطالعات نشان می دهند که تأثیر نرخ حقیقی ارز بر واردات، بیشتر از تأثیر سایر متغیرهای مؤثر از جمله تعرفه است.   3- بروز کسری در بودجه سال های بعد    گاهی دولت با هدف تأمین مالی بودجه خود نرخ ارز را تعیین می کند، غافل از اینکه هرچند تعیین نرخ ارز بالاتر به معنای در اختیار گرفتن معادل ریالی بالاتر و درآمد بیشتر به وسیله دولت است؛ اما نرخ ارز بالاتر منجر به افزایش تورم در جامعه و افزایش هزینه های دولت شده و دوباره منجر به کسری بودجه می شود و دولت در سال بعد برای تأمین منابع بودجه ای به درآمد بالاتری نیازمند می شود و متأسفانه دوباره با افزایش نرخ ارز سعی در تأمین این درآمد بالاتر می کند و به این ترتیب این دور باطل و فزاینده را ادامه می دهد.   4- بروز تورم   از آنجایی که در کشور ما سهم نهاده های وارداتی در تولید بالاست و با توجه با اینکه انتظارات تورمی نیز وجود دارد، افزایش نرخ ارز می تواند تأثیر بالایی بر تورم ایجاد کند. از سویی دیگر، تبدیل دلار نفتی به ریال از طریق بانک مرکزی، افزایش دارایی های خارجی بانک مرکزی و رشد پایه پولی را به وجود می آورد که با توجه به رابطه آن با رشد نقدینگی سبب افزایش تورم در کشور می شود. در یک کلام، نوسانات دلار در بازارهای جهانی موجب شده است که کالا و مواد اولیه با قیمت های تمام شده بالاتری در اختیار تولیدکنندگان قرار گیرد که همین امر باعث بالا رفتن هزینه های تولید شده و سطح قیمت ها را افزایش خواهد داد. لذا افزایش نرخ ارز دستاوردهای دولت در کنترل تورم را بی تأثیر خواهد کرد.   5- فشار بر طبقات محروم   ارزش گذاری بیش از حد نرخ دلار از جانب سیاستگذاران اقتصادی به دلیل تأمین بودجه سبب تضعیف قدرت خرید ریال و فشار بر طبقات محروم جامعه شده است که خود را در قالب گران تر شدن مایحتاج زندگی، افزایش هزینه های درمانی و غیره نشان می دهد.   6- افزایش بدهی های ارزی   با افزایش نرخ ارز میزان بدهی ارزی بر حسب معادل ریالی افزایش یافته و کشور را در بازپرداخت وام دریافتی با مشکل مواجه می سازد که به این ترتیب باز به گونه ای دیگر در مسیر تولید سنگ اندازی صورت گرفته است.   در حالت کلی، عوامل مختلفی را می توان در تحلیل آنچه که در روزهای اخیر در بازار ارز کشور اتفاق افتاد دخیل دانست اما به نظر می رسد بخش قابل توجهی از تحولات اخیر، ناشی از شوک های انتظاری بوده که در اثر مواردی چون نتایج احتمالی اجلاس اوپک و چشم انداز قیمت نفت و ... به وجود آمده باشد. لیکن در تحلیل قابلیت اثرگذاری هریک از این عوامل بر تحولات بازار، میبایست پایداری این اثرات را مورد بررسی قرار داد که در صورت ناپایدار بودن اثرات یادشده، نرخ ارز به حالت تعادلی خود بازخواهد گشت و در غیر این صورت نمی توان ریشه تغییرات اخیر در بازار ارز را صرفاً عوامل انتظاری دانست.

دیدگاه

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

CAPTCHA
لطفا به این سوال برای جلوگیری از ارسال اسپم پاسخ دهید.