فعالیت در تصرف پادگان افسریه/حرفه پیراهن دوزی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج اصناف و بازاریان غلامحسین هادی شهید شاخص خراسان جنوبی در کنگره ملی ده هزار شهید اصناف و بازار بود، 28 مرداد به مناسبت شهادت این شهید بزرگوار زندگی نامه و وصیت نامه ارزشمند ایشان برای مطالعه در زیر قرار میگیرد.
.غلامحسین هادی فرزند محمد در سال 1334 در روستای گازار در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. در دو سالگی خانوادهی او تصمیم گرفتند به كشور عراق مهاجرت كنند. حدود 14 سال در شهرهای كربلا و بغداد به سر بردند و در سال 1349 توسط دولت عراق به همراه عدهی زیادی از ایرانیان از آن كشور اخراج گردیدند؛ آنها در تهران سكنی گزیدند. غلامحسین در سال 1351 با دختر دایی خود ازدواج نمود كه ثمرهی این ازدواج و یازده سال زندگی مشتركشان، 4 فرزند پسر است.
در سال 1357 ضمن شركت در تظاهرات، در تصرف آخرین سنگرهای رژیم سفّاك پهلوی و سازماندهی و تشكیل نیروها مخصوصاً در تصرف پادگان افسریّه نقش فعالی داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به بیرجند آمد و حرفهی پیراهندوزی را انتخاب كرد ولی برای او كار و ادارهی زندگی هدف نبود بلكه وسیلهای برای ماندن و مبارزه كردن بود.
در افشای ماهیت پلید منافقین تلاش و كوشش بیوقفهای داشت؛ حتی بارها وی را تهدید به مرگ كرده بودند چنانكه روزی در خیابان مدرس مورد حملهی وحشیانهی عدهای از منافقین قرار گرفت كه منجر به بیهوشی و اعزام وی به بیمارستان شد و تا آخر عمر از كمر دردی كه در اثر آن ضربات ایجاد شده بود، رنج میبرد. بینهایت شیفته و عاشق مكتب اسلام و انقلاب بود و این عشق او را بارها به جبهه كشاند. او توفیق یافت در غرب و جنوب میهن اسلامی با خودفروختگان داخلی و متجاوزان خارجی به مبارزه بپردازد.
سرانجام در صبح جمعه پس از انجام غسل شهادت در تاریخ بیست و هشتم مردادماه سال 1362 در منطقهی عملیاتی مهران در عملیات والفجر 3 پس از نماز صبح بر اثر تركش خمپاره به سر و دستش در سنّ 28 سالگی به دیدار معبود شتافت.
پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوهی در بیرجند به زادگاهش انتقال یافت و به خاک سپرده شد.
وصیت نامه شهید :
بسمه تعالی
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
هم اکنون که این وصیت نامه را برای شما می نویسم عازم جبهه حق علیه باطل می باشم امیدوارم که خداوند ما را تائید کند و به صف جندالله بپیوندیم اگر چنانچه شهادت نصیبم شد من را در گازار به خاک بسپارید از کلیه برادران و خواهرانم تقاضا می کنم که همچنان در خط ولایت فقیه و رهبری امام عزیزمان باشند و هوشیار و استوار در مقابل توطئه های دشمنان خارجی و داخلی ایستادگی کنند و از حریم جمهوری اسلامی حفاظت نمایند مسئله دیگری که باید با شما برادران درمیان بگذارم این است که در کلیه برنامه هایی که دارید با ارگانهای انقلابی هماهنگ کنید که مبادا خدای نکرده از احساس پاک شما دشمن سوءاستفاده کند آمریکا به فکر غلط خود فکر کرده بود که می تواند این ملت به پاخاسته را از این حرکت الهی باز دارد و لیکن کور خوانده رهبری عزیزمان و این ملت در خط امام و ولایت فقیه را نشناخته بود آمریکا ما را از چیزی می ترساند که ما برای ان کوچکترین ارزشی قائل نیستیم و آن هم جانمان است به گفته امام عزیزمان ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد و با این گفته تمام ابرجنایتکاران باید بدانند که با افرادی مواجه شدند که از آنچه که ما را می ترساند باکی ندارم در خاتمه از کلیه برادران و خواهرانم می خواهم که گوش به فرمان امام باشند. پس همگی مان یکصدا با هم فریاد می زنیم و دستهایمان را بلند می کنیم و یک صدا می گوئیم خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از کلیه شما التماس دعا دارم برای خانواده ام وصیت نامه جداگانه از جبهه خواهم فرستاد امید دارم که هر چه زودتر اسلام پیروز شود و پرچم اسلام برفراز کاخهای پوشالی ابرجنایتکاران به اهتزار درآورد خدانگهدار شما- با سپاس فراوان هادی
افزودن دیدگاه جدید